منوچهر محمدی: سینما نیازمند مدیران جسور است که از آبروی خود هزینه کنند

به گزارش خبرنگار مهر، دومین روز همایش «هزینهها و شیوههای تامین سرمایه» به همت معاونت توسعه فناوری و مطالعات سینمایی سازمان سینمایی عصر روز سهشنبه ۳۱ تیر در خانه سینما برگزار شد.
در ابتدای این برنامه علی دهکردی مدیرعامل خانه با اشاره به سونامی بیکاری در سینما بیان کرد: یکی از مهمترین دلایل مشکلات معیشتی سینما بیکاری است و یکی از دلایل اصلی وقوع این امر تولید نشدن آثار سینمایی است. البته ما با خلأهای قانونی جدی در حوزههای حمایتی مانند بیمهها مواجه هستیم. در حرفه ما بیمه بیکاری، بیماری، از کار افتادگی و حوادث وجود ندارد و در پایینترین سطح ممکن هستند. همچنین انحصارگری در برخی امکانات دولتی وجود دارد.
هشدار سونامی بیکاری تا سرمایهدار سالاری
وی با اشاره به لزوم یک طبیب فرهنگ افزود: من از شما کارشناسان سینما درخواست دارم که برای این بیماری که سینمای ما را فراگرفته است به عنوان یک طبیب فرهنگ، درمانی پیدا کنید. عدم تمایل سرمایهگذاری در سینما و بررسی موانع و معضلات و پیشنهاد برای راههای درمان میتواند یکی از مهمترین دستاوردهای این همایش باشد.
دهکردی درباره معضل سرمایهدار سالاری در سینما متذکر شد: در کنار تمام ترغیبها برای جذب سرمایه در سینما، تهیهکنندگان و کارگردانان ما براساس وظیفه خود نباید این فضا را ایجاد کنند که به نوعی سرمایهگذارسالاری در سینما وجود داشته باشد. یعنی سرمایهگذار در انتخاب عوامل، داستان و شکل پخش فیلم دخالت داشته باشد. به نظر من آسیب این نوع رفتار از منفعت حضور سرمایهگذار در سینما بیشتر است.
سپس حامد جعفری مدیرعامل بنیاد سینمایی فارابی، منوچهر محمدی تهیهکننده سینما، محمد ساسان مدیر مرکز تولیدات سازمان سینمایی سوره روی صحنه آمدند تا پنل «فیلمسازی حمایتی» را برگزار کنند.
در ابتدای این همایش منوچهر محمدی تهیهکننده پیشکسوت سینما گفت: ایران از معدود کشورهایی است که در سالهای اخیر با تورم ۳۰ تا ۵۰ درصدی مواجه بوده است این مسئله صرف نظر از حوزه سینما، تمام جنبههای زندگی مردم را تحت تأثیر قرار داده است. اولین فیلم سینماییام را در سال ۱۳۶۴ با ۶ میلیون تومان ساختم، در حالی که امروز ساخت همان فیلم کمتر از ۴۰ تا ۵۰ میلیارد تومان امکانپذیر نیست. هر فیلمی باید از طریق گیشه یا سایر روشها بازگشت سرمایه داشته باشد، اما در شرایط کنونی این امر بسیار دشوار است.
این تهیهکننده باسابقه با اشاره به قیمت بلیت سینما در ایران عنوان کرد: شاید برایتان جالب باشد در شرایط فعلی هم صاحبان سینماها و هم تهیهکنندگان تمایلی به افزایش قیمت بلیت سینما ندارند؛ زیرا میدانند کالای فرهنگی و مشخصاً سینما در انتهای سبد خرید خانوادهها قرار دارد. قیمت فعلی بلیت سینما حدود ۱۱۰ هزار تومان (معادل یک دلار و چند سنت) است، در حالی که در کشورهای همسایه این قیمت حدود ۵ دلار است و در اروپا و آمریکا به ۱۰ دلار میرسد. اگرچه اکران آنلاین و نمایش خانگی تا حدی به بازگشت سرمایه کمک میکنند، اما تأثیر آنها محدود است.
تلویزیون سینما را تحریم کرده است
وی با اشاره به ۲ نوع تحریم در سینما، تصریح کرد: ما در سینما هم با تحریمهای بینالمللی و هم با تحریمهای داخلی مواجه هستیم. از حدود ۱۰۰ فیلم سینمایی که سالانه در سینمای ایران تولید میشود، صداوسیما تنها ۳ تا ۴ فیلم را پخش میکند و حتی تبلیغات فیلمها را نیز به راحتی انجام نمیدهد. کسانی هم هستند که در این سالها در خارج از مرزها هر فیلمی را که با پروانه ساخت ساخته شود، فیلم حکومتی مینامند و با آن به مخالفت میپردازند.
محمدی با اشاره به بحران مشروعیت و نقش مدیران فرهنگی تأکید کرد: دولت به اشتباه با مشروعیت سینما مشکل دارد و حل این بحران برعهده مدیران فرهنگی شجاع و ایثارگری است که حاضرند آبروی خود را برای این امر هزینه کنند. البته بخشی از این مسئولیت نیز متوجه خود سینماگران است.
خاطرهای از انتخاب بازیگر «میم مثل مادر»
این تهیهکننده با اشاره به خاطرهای از انتخاب گلشیفته فراهانی برای بازی در فیلم «میم مثل مادر» گفت: برای فیلم «میم مثل مادر» انتخاب اول من و آقای ملاقلیپور گلشیفته فراهانی بود. فیلمنامه را برای او فرستادیم و وقتی میخواستیم قراردادی بنویسیم او از ما خواست که قرارداد را برایش بفرستیم. با خودم گفتم که چه دختر زرنگی است اما او قرارداد را بدون نوشتن مبلغ امضا کرد و گفت که هرچقدر خودتان دوست دارید، دستمزد بنویسید. زیرا او میدانست که «میم مثل مادر» برایش یک شاهنقش است.
در ادامه حامد جعفری مدیرعامل بنیاد سینمایی فارابی با اشاره به پیچیدگیهای پیشبینی هزینههای تولید، درباره کف و سقف هزینههای تولید فیلم گفت: در بنیاد سینمایی فارابی فیلمها با هزینه ۲-۳ میلیارد تومان تا ۷۰-۸۰ میلیارد تومان تولید شدهاند و حتی اخیراً پیشنهاد ساخت فیلمی با برآورد هزینه ۳۰۰ میلیارد تومان داشتیم که البته از توان مالی بنیاد خارج بود.
وی درباره فرآیند انتخاب آثاری که در فارابی مورد حمایت قرار میگیرند، توضیح داد: در گذشته تصمیمگیریها گاهی با مدیرعامل و گاهی با شوراها بوده اما امروز همان طور که در نهادهای جهانی مشابه بنیاد سینمایی فارابی که نهاد ملی سینما در ایران محسوب میشود، مدل پیچینگ مرسوم است، فارابی هم به دنبال همین مدل رفته است. در این مدل طرحها و فیلمنامهها پس از ارزیابی کارشناسی اولیه، در کمیتهای ۴-۵ نفره بررسی شده و غربال میشوند و در نهایت نیز طرحهایی که از ۲ مرحله ابتدایی با موفقیت عبور کرده و واجد شرایط باشند، به مرحله پیچینگ میروند. پیچینگ مسیری است که بررسی آثار در آن به صورت شفاف انجام میشود.
فارابی طرحها را براساس فراخوان و پیچینگ حمایت میکند
وی ادامه داد: در پیچینگ اضلاع تألیف یک اثر سینمایی یعنی تهیهکننده، کارگردان و نویسنده در جلسه حاضر شده و طرح خود را به طور کامل برای داوران پیچینگ معرفی میکنند و در مقابل سوالات و ابهامات داوران از طرحشان دفاع میکنند. داوران نیز در نهایت به هر اثر ارائهشده، امتیاز میدهند و براساس امتیازی که داوران به طرحها و فیلمنامههای ارائه شده میدهند، آثار برتر انتخاب میشود. ما امروز در بنیاد سینمایی فارابی به این سمت حرکت کردهایم تا هم شفافیت افزایش یابد و هم ریسک سرمایهگذاری تا حد ممکن کاهش پیدا کند و برای اینکه مخاطرات سرمایهگذاری کمتر شود و ارزیابیهایمان عادلانهتر باشد، سعی کردهایم تا از داوران متخصص از اقشار موثر سینما کمک بگیریم، یعنی هم از کارگردانان، تهیهکنندگان و نویسندگان بهره ببریم و هم از اساتید سینما و جامعهشناسان و روانشناسان استفاده کنیم.
مدیرعامل بنیاد سینمایی فارابی درباره توزیع عادلانه حمایت دولتی در سینما نیز گفت: عدالت به معنای تقسیم مساوی بودجه نیست، بلکه به معنای تخصیص صحیح و بهینه منابع به ساخت آثاری است که مجموعه فیلمسازی را برای دستیابی به اهداف مورد انتظارش کمک خواهد داد. در فراخوان ابتدای سال جاری فارابی بیش از ۵۰۰ متقاضی داشتیم، حالا سوال این است که آیا ما منابع بنیاد را بین این طرحها به صورت مساوی تقسیم کنیم یا اینکه تلاش کنیم منابع فارابی به ساخت آثاری اختصاص یابد که در سپهر سینمای کشور موثر است. اگر جواب این سوال، روش دوم باشد باید با سازوکارهایی به دنبال کشف بهترین طرحها و فیلمنامهها برای سرمایهگذاری باشیم. البته ما باید به سوابق خود فیلمسازان (نویسنده، تهیهکننده و کارگردان) هم توجه داشته باشیم، مثلاً اگر کسی پیش از این پنج بار با بنیاد سینمایی فارابی کار کرده و هر بار نیز آثاری ساخته که در جذب مخاطب ناموفق بودهاند، آیا باز هم باید برای سرمایهگذاری مورد اعتماد قرار گیرد؟ حتماً نه!
احساس کردم میتوانم کار ناتمامی را به سرانجام برسانم
جعفری در پاسخ به سؤالی درباره بودجه فارابی نیز گفت: بودجه بنیاد در سالهای مختلف متفاوت بوده که عمدتاً از طریق سازمان سینمایی تأمین میشود اما گاهی برخی نهادهای اقتصادی مانند شرکت نفت نیز در تأمین هزینه ساخت فیلم بنیاد را یاری کردهاند. امسال به دلیل شرایط خاص ناشی از تبعات پس از جنگ تحمیلی در کشور، منابع و بودجهها خیلی محدودتر شده و لذا هنوز هیچ مبلغی به بنیاد سینمایی فارابی تخصیص نیافته است.
وی درباره انگیزه قبول این مسئولیت گفت: ابتدا به دلیل علاقه شخصی و اعتماد به آقای فریدزاده این مسئولیت را پذیرفتم. احساس کردم کاری ناتمام مانده که شاید من بتوانم آن را به انجام برسانم.
بودجه ساخت «ناتور دشت» چقدر بود؟
محمد ساسان مدیر مرکز تولیدات سازمان سینمایی سوره نیز در بخش دیگری از پنل فیلمسازی حمایتی به چالشهای تولید اشاره کرد و گفت: در شرایط تورمی کنونی، تعیین رقم ثابت برای تولید ممکن نیست. در سینمای حاکمیتی، عوامل تولید با سینمای خصوصی متفاوت است. این تصور که ارگانها منابع نامحدود دارند کاملا غلط است زیرا برای تأمین هر ریال بودجه باید بسیار تلاش کنیم.
وی درباره تولید فیلم «ناتور دشت» و هزینههای آن بیان کرد: این فیلم با اقتباس از حادثهای ساخته شد که اردیبهشت پارسال در استان گلستان اتفاق افتاد و با تلاش زیاد به جشنواره فجر رسید. ابتدا بنا بود فیلم در محل واقعی فیلمبرداری شود ولی با تغییر لوکیشن به شهریار در هزینهها تا حد زیادی صرفهجویی شد. بخش مهمی از هزینههای فیلم دستمزد بازیگر اصلی بود و دیگر هزینهها به نسبت کنترل شد و بودجه نهایی فیلم حدود ۴۸ میلیارد تومان بود. هلال احمر هم با در اختیار گذاشتن نیروهایش که در فیلم دیده میشوند به ساخت این فیلم کمک کرد.
اگر سینمای دولتی نباشد برخی ژانرها ازبین میروند
ساسان درباره ضرورت فیلمسازی توسط دولت و نهادهای حاکمیتی بیان کرد: توجه داشته باشیم که اگر سینمای دولتی نباشد، تنوع ژانر کم میشود و برخی ژانرها مثل سینمای جنگ کاملاً از بین خواهند رفت؛ زیرا سینمای خصوصی بیشتر به کمدی تمایل دارد.
پنل دوم همایش «هزینهها و شیوههای تأمین سرمایه» با حضور شادمهر راستین، روحالله حسینی و مجید شیخانصاری برگزار شد.
شادمهر راستین درباره مشکلات جذب سرمایه در سینما گفت: فیلم به عنوان یک کالا بررسی میشود و سرمایهگذاران انتظار بازگشت سود دارند. در این شرایط ایده و داستان باید برای سرمایهگذار جذاب باشد. ممکن است یک پروپوزال قوی نوشته شود اما در مرحله اجرا به دلیل عدم شفافیت، نتیجه متفاوتی حاصل شود. فیلمسازان باید در پیشنهاد خود راهکارهای بازگشت سرمایه را مشخص کنند.
وی به منابع مختلف تأمین مالی اشاره کرد و ادامه داد: بخشی از سرمایه میتواند از بودجه شخصی تأمین شود. جذب سرمایه از طریق حامیان مالی، پلتفرمهای تأمین مالی جمعی، سرمایهگذاران خصوصی و حمایتهای دولتی یا نهادی از دیگر راههای تأمین بودجه فیلم هستند.
راستین درباره به اهمیت استراتژی پخش توضیح داد: ساخت شبکه ارتباطی قوی از طریق حضور در جشنوارهها و نشستهای تخصصی و ارتباط با فعالان خارجی میتواند به موفقیت فیلم شما کمک کند.
در ادامه مجید شیخانصاری درباره روشهای تولید در سینمای ایران توضیح داد: روش تولید در سینمای ایران به اشتباه بررسی و درمانهای مقطعی برای آن ارائه میشود. دولت باید با تنوعبخشی به منابع مالی و درآمدی به این حوزه کمک کند. اگر دولت این کار را هوشمندانه انجام ندهد، بخش خصوصی نمیتواند این نقش را ایفا کند.
وی با اشاره به محاسبه نادرست بازگشت سرمایه عنوان کرد: وقتی یک فیلم ۱۰۰ میلیون تومان فروش دارد، بازگشت سرمایه آن حدود ۱۷ تا ۲۳ میلیارد تومان محاسبه میشود. این خوانش غلط در تصمیمگیریهای کلان دولت نیز دیده میشود. سازمان سینمایی باید به سمت بررسی کلاندادهها و انجام پژوهشهای دقیق حرکت کند.
شیخانصاری گفت: مشکل سینما با افزایش یا کاهش بودجه حل نمیشود. سازمان سینمایی باید همکاری میانبخشی برای حل مسائل اقتصادی سینما را فراهم کند. این سازمان میتواند از شبکه نمایش خانگی برای حمایت از سینما استفاده کند، چرا که شبکه نمایش خانگی از منابع انسانی این حوزه بهره میبرد.
اهمیت سه رکن اساسی سینما، دموکراسی و شفافیت
روحالله حسینی، معاون ارزشیابی و نظارت بر عرضه و نمایش فیلم سازمان سینمایی یادآور شد: از منظر اقتصاد سیاسی، سهگانه سینما، دموکراسی و شفافیت بسیار اهمیت دارد. سینما یکی از جلوههای تمدن مدرن است و سینمای ایران ادعای دموکراتیک دارد. شفافیت رکن اصلی دموکراسی است.
حسینی در پایان بیان کرد: گاهی برخی فیلمسازان برآورد اولیه از هزینه ساخت یک فیلم را یک مبلغ مطرح میکنند اما نتیجه نهایی خلاف چیزی میشود که در ابتدا اعلام کرده بودند. به عقیده من نقد و مشکلات سینما ادامه خواهد یافت، چرا که هر ۲ طرف یعنی سینماگران و نهادهای نظارتی در فضایی مبهم حرکت میکنند و حقیقت را به یکدیگر نمیگویند. البته بررسی کلاندادهها میتواند در این زمینه تأثیرگذار باشد.